افعال عبارتی از بیش از یک کلمه ساخته شده اند که به این افعال دوبخشی یا چند بخشی می گوییم. این افعال به گونه ای است که هر بخش آن معنای کاملا متفاوتی با معنای فعل تشکیل شده دارد. در این پست برخی از این افعال را معرفی کرده و معنای آنها را درج میکنیم تا با آنها آشناتر شوید.
برخی افعالی عبارتی قابل تفکیک هستند و برخی این طور نیستند. افعال عبارتی می تواند شامل فعل و حرف اضافه یا فعل و قید باشد. برخی افعال عبارتی می توانند مفعول بگیرند و برخی می توانند مفعول نگیرند.
چون معنی افعال عبارتی را نمی توان با دانستن معانی بخش های چند گانه ان تشخیص داد لذا بهتر است تا جایی که می توان این افعال را به خاطر سپرد.
افعالی عبارتی (دوبخشی و چند بخشی) تشکیل شده با come:
فعل | معنی |
come across | به تصادف دیدن / کشف کردن |
come away | ترک کردن |
come back | برگشتن |
come by | کسب کردن |
come down | نزول کردن / فرود آمدن |
come into | به ارث بردن |
come off | موفق شدن / جدا کردن |
come out | پدیدار شدن / ناپدید شدن |
come out with | گفتن |
come over | ملاقات کردن |
come round | به هوش آمدن |
come up | یادآور شدن / ذکر کردن |
come up to | برابر بودن |
come up with | ریشه گرفتن |
فعل | معنی |
take after | به یاد آوردن / شباهت داشتن |
take away | منتقل کردن / جمع کردن چیزی از جایی |
take back | عقب کشیدن / پس کشیدن |
take down | خراب کردن / پیاده کردن |
take for | اشتباه برایِ |
take in | گول زدن / کوچک کردن / فهمیدن |
take off | ترک کردن / راهی کردن / بلند شدن از زمین |
take on | استخدام کردن / تعهد کاری کردن |
take out | حذف کردن |
take over | کنترل چیزی را به دست آوردن |
take to | واکنش نشان دادن / وقف کردن |
take up | به تصرف درآوردن / بحث کردن / آغاز سرگرمی یا کاری |
شرکت کردن | take part |
رخ دادن / اتفاق افتادن | take place |
افعالی عبارتی (دوبخشی و چند بخشی) تشکیل شده با bring:
معنی | فعل |
به یاد آوردن | bring back |
به جلو انتقال دادن / به زمین انداختن | bring down |
تولید کردن / در زمان کمتری ایجاد کردن | bring forward |
تولید کردن / وارد کردن | bring in |
عامل رخداد چیزی شدن / ادامه دادن | bring on |
واضح ساختن | bring out |
به هوش اوردن | bring round/to |
پرورش دادن / تعلیم دادن | bring up |
افعالی عبارتی (دوبخشی و چند بخشی) تشکیل شده با turn:
فعل | معنی |
turn down | برگشته / برگرداندن |
turn in | برگرداندن |
turn off | خاموش کردن / خاموش شدن |
turn on | روشن کردن / به جریان انداختن |
turn out | تولید کردن / وارونه کردن / خاموش کردن |
turn over | برگرداندن / وارونه کردن / مرور کردن |
turn up | ظاهر شدن / رخ دادن |
برخی از سایر افعال عبارتی:
معنی | فعل | معنی | فعل |
پاره کردن | tear up | مرتب کردن / باز شدن | clear up |
کشف کردن | find out | جلوه دادن / خودنمایی کردن | show off |
بیرون زدن | pop out of | طفره رفتن / سر دواندن | put off |
خوردن | gobble up | ترکیب کردن / ساختن | make up |
اضافه کردن | put on | انجام دادن | carry out |
ترک کردن | give up | زنده ماندن | live through |
منقرض شدن | die out | پش بینی کردن / انتظار داشتن | ward off |
غرق شدن | go down | کنار کشیدن | move away |
پخش کردن / تقسیم کردن | hand out | مصرف کردن / تحلیل رفتن | use up |
قطع کردن / به زمین زدن | cut down | حفظ کردن | keep up |
حساب کردن | work out | ترک کردن | wear off |
تولید کردن | come out with | شکست خوردن / مردود شدن | break down |
نوسان داشتن | go up and down | متصل شدن / اتصال دادن | hook up |
در نظر گرفته شدن | single out | سبب شدن / چقه زدن | set off |
یافتن / آشکار کردن | pick out | نام نویسی کردن / کمک طلبیدن از | sign up |
باد کردن / متورم شدن | blow up | انتقال دادن | send back |
جمع کردن | pack up | ملاقات کردن | stop by |
شایان ذکر است که از این افعال در بیشتر آزمون ها سوال میاد.. پس بهتره در حد توان حفظشون کنین.. البته این افعال همه افعال عبارتی موجود نیستند و تعدادشون بیشتر از اینهاست..