B: جمله ی نتیجه |
A: جمله ی شرط |
او را خواهی دید (آینده ی ساده) |
اگر بروی (حال ساده) |
او را می دیدی (آینده در گذشته) |
اگر می رفتی (گذشته ی ساده) |
او را می دیدی ، می توانستی او را ببینی ، او را دیده بودی گذشته ی ساده بعید |
اگر رفته بودی (بعید) |
به مجموعه ای از دو جمله ی B , A گفته می شود که در آن جمله ی B ، جمله ی شرطی و جمله ی B ، جمله ی نتیجه محسوب می شود.
نکته: در جملات شرطی زمانی که از جمله A به سمت جمله ی B حرکت می کنیم زمان یک درجه به سمت جلو حرکت می کند و در جملات شرطی زمانی که عمودی حرکت می کنیم زمان یک درجه به عقب حرکت می کند.
- جمله ی B در شرطی نوع سوم بحث جداگانه ای دارد.
شرطی نوع اول:
B |
A |
آینده ی ساده |
If + حال ساده |
فاعل + shall , will , can , may + قسمت اول فعل |
قسمت اول فعل + فاعل + If |
if you go , you will meet him.
if you try hard , you can do this puzzle.
if we invite them , they may reject.
if you pray1 , he will answer.
if you drive fast2 , you may have an accident.
if we try , we can persuade him.
if you concentrate3 your mind , you can solve this problem.
if you help me , i will secceed4.
if we cooperate5 with them , they will appreciate6.
1. pray: به معنی "دعا کردن" است.
2. fast: به معنی "سریع"(سرعت خطی) است. - quick: به معنی "سریع"(سرعت عمل) است. - rapid: به معنی "تند"(سرعت ناگهانی) است.
3. concentrate: به معنی "تمرکز کردن" است.
4. secceed: به معنی "موفق شدن" است. - :seccessful به معنی "موفق" (full of seccess) است.
5. cooperate: به معنی "همکاری کردن" است.
6. appreciate: به معنی "قدردانی کردن" است.
شرطی نوع دوم:
B |
A |
آینده در گذشته |
If + گذشته ی ساده |
فاعل + should , would , could , might + قسمت اول فعل |
قسمت دوم فعل + فاعل + If |
if you went the day before yesterday , you would meet him yesterday.
if you discussed with him , he would mind1.
if you backed2 me , i would accomplish the project.
if he accomplished his mission3 , they would promote4 him.
if you came on time , you would leave on time.
if you challenged5 him , you could defeat6 him.
1. mind: به معنی "اهمیت دادن" است. مانند:
he minded your words. به حرف های شما اهمیت داد. حرف های شما را به دل گرفت
don't mind please. به دل نگیر لطفا
2. backed: به معنی "حمایت کردن" است.
3. mission: به معنی "ماموریت" است.
4. promote: به معنی "ارتفاع دادن" است.
5. challenged: به معنی "مبارزه کردن" است. از همان کلمه ی "چالش" در فارسی است.
6. defeat: به معنی "شکست دادن" است.
یک مطلب درباره ی زمان :
P.M : از کلمه ی after midnight گرفته شده است.
A.M : از کلمه ی past midday گرفته شده است.
اصطلاح: از صبح تا شب (from dawn to dusk)
اصطلاحات شب بخیر: شب بخیر (سلام) : good evening - شب بخیر (خداحافظ) : good night
این اصطلاح را معمولا بزرگ تر ها به کوچک تر ها می گویند.
i usually go to sleep* at 11:00 P.M. من معمولا در ساعت 11 می خوابم
i usually go to bed* at 11:00 P.M. من معمولا در ساعت 11 می خوابم
i usually wake up* at 5:00 A.M.من معمولا در ساعت 5 بیدار می شوم
او خوابیده است »»»» he is sleeping.
او خواب است »»»» he is asleep.
او بیدار است »»»» he is awake - he is up.
نکته : معمولا سه کلمه ی "خوابیدن" ، "نشستن" ، "ایستادن" را نقلی و بعید به کار می بریم (در فارسی). در انگلیسی اگر تصویر داشته باشد با ing بیان می کنیم.
توضیح بیشتر برای نکته ی بالا: سه فعل بالا معمولا در زبان فارسی به زمان نقلی و بعید بیان می شوند. (او خوابیده است) در حالی که در زبان انگلیسی اگر این سه فعل تصویر داشته باشند فقط با استمراری بیان می شود.
چند اصطلاح دیگر:
fall / fell / fallen » افتادن » fall asleep خواب رفتن » the child fell asleep.
sleepy » خواب آلود
nap » چرت » take / took / taken nap چرت زدن » i usually take nap after lunch.