ترجمه و معنی درس بیستم عربی سال هفتم
اِبْتِساماتٌ:لبخندها
الۡأَوَّلُ: أَ رَأَیۡتَ تلۡکَ النَّمۡلَةَ فَوۡقَ الۡجَبَلِ؟ الثّانی:
لا. ما رَأَیۡتُ. لکِنّی سَمِعۡتُ صَوتَ أَقۡدامِها.
اوّلی:آیا آن مورچه را بالای کوه دیدی؟ دومی:
نه. ندیدم. ولی صدای پاهایش را شنیدم.
الۡواِلدَةُ:هَلۡ غَسَلۡتِ السَّمَکَةَ جَیِّداً؟ الطِّفۡلَةُ: لا؛ ما غَسَلتُها.
مادر:آیا ماهی را خوب شستی؟ دختر کوچک: نه؛ نشستم.
:ِلماذا ما غَسَلِۡتها؟! :ِلَنَّ السَّمَکَةَ فی الۡماِء کُلَّ عُمِۡرها.
چرا آن را نشُستی؟ چون ماهی همهٔ عمرش را در آب بوده است.
الطِّفۡلُ: یا واِلدی، أَنا رَأَیۡتُ سارِقاً فی التِّلِۡفزۡیون.
بابا، من دزدی را در تلویزیون دیدم.
الۡواِلدُ: ماذا فَعَلۡتَ یا وَلَدی؟
چه کار کردی ای پسرم؟
الطِّفۡلُ: ضَرَبۡتُهُ بالۡخَشَبِ.
با چوب او را زدم